فریب بزرگ
باید طوری دیگر نگریست

همه امروز نام داروین را شنیده و کمابیش با نظریه ی معروف تکاملش آشنایند ، گسترش این فرضیه در دنیای ما با چنان اقبالی روبرو شد که کمتر نظر یا فرضیه علـــمی تا بحال به آن نایل آمده بود ، طوری که از چهار چوب دانشگاهها و محافل علمی بیرون آمد چنانکه امروز از یک فرد بیسواد نیز اگر در مورد آن بپرسیم حداقل این جواب را خواهیم شنـــید که یعنی : ما انسانها از نسل میمونهاییم  ... البته پر واضح است که نشر و گسترش آن نه بخاطر اقبال و نه بدلیل استحکام علمی فرضیه که دلایلی فراتر از آن داشت .

ولی تا چه اندازه خود داروین را میشناسیم ؟ چقدر در مورد فرضیه اش میدانیم یا خوانده ایم ؟ و ....

زمانی که این فرضیه بعد از مطرح شدنش در جایگاهی مقابل دین قرار گرفت در محافل مذهبی دنیا چه مسیحیت و چه اسلام  ، جبهه گیری در برابر آن آغاز شد ولی در کشورهای اسلامی تا 3-4 سال پیشتر از این هیچ نهاد مذهبی در نقد آن با مســتندات علمی نتوانست کاری از پیش ببرد و خیلی از روشنفکرانی که وارد گود میگشتــــند بعد از مدتی بیشتر به توجیه مپرداخـــتند و سعی میکردند رنگ و بوی دینی به آن دهند . مثلا در کشورمان شهید مطهری در نقد این فرضیه چیز زیادی برای گفـــتن نداشت و با بیان اینکه داروین خود یک فرد مذهبی و معـــتقد بوده ، یا اینکه فرضیه تکامل در اصل منافاتی با اسلام ندارد ، که انهم بیــشـتر به جاخالی دادن می ماند ، سعی در پیدا کردن جایگاهی برای آن در گفتمان دین بود . ولی واقعیت این بود که مراکز قدرت در جهان برای این فرضیه جایگاه بسیار والایی در گفتمان دین ستیزیشان قایل شده بودند .... ادامه خواهد داشت ...

 


نوشته شده در تاريخ شنبه 29 تير 1392برچسب:داروین,فرضیه تکامل, توسط secad

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد