در سال 1938 با امکانات جدیدی که بر روی کشتی ها ایجاد شده بود امکان دسترسی به

اعماق دریاها کم کم میسر گشت ، و بدنبال آن امکان صید ماهی و موجوداتی که در اعماق

اقیانوسها زیست میکردند نیز بوجود آمد در

یکی از جاهایی که داروینیست ها در نظریه شان همیشه کمبود دارند ، حلقه های

میانی باصطلاح زنجیره شان میباشد یعنی انواعی که حلقه اتصال دونوع هستند

مثلا موجوداتی که هم خصوصیات پرنده و هم خزنده دارند و با انواع دروغ و نیرنگ

سعی در پر کردن این کمبود داشته و دارند ، میدانیم که در طول زمان موجودات زیادی

در روی کره خاکی زندگی کرده اند و خیلی از آنها بکلی نسلشان منقرض گردیده

که این روند حتی در زمان ما هم وجود دارد . و فسیل موجوداتی که میلیونها سال

قبل منقرض گردیده اند در این مورد به کمک داروینستها میآید ، آنها با بازسازی

شکل و قیافه برای این فسیلها ( البته آنطور که خودشان میخواهند ) فسیلهای

مزبور را به عنوان حلقه میانی مثلا ماهی به خزنده یا خزنده به پرنده ارایه میکنند

بله یکی از چندین شیوه ای که برای اثبات وجود باصطلاح خودشان حلقه های

میانی بکار میبرند این روش است ، که البته همیشه هم کارها آنگونه که دلشان

می خواهد پیش نمیرود و گاهی فسیلی را که بمدت 38 سال بعنوان یکی از

حلقه های میانی مکشوفه زنجیره تکامل داروین معرفی کرده اند ، چنان رسوایی

برایشان ببار می آورد که مجبور میشوند همین دلیلی را که 38 سال از آن به

عنوان دلیلی محکم یاد میشد در عرض یکی دو هفته از تمام کتابهایشان حذف

نمایند ، یکی از این رسوایها مربوط به همین ماهی سولیکانت میباشد که

داستانش شنیدنیست ....

در سال 1916 دیرین شناس آماتور چارلز داوسون در Piltdown انگلیس جمجمه انسانی پیدا

کرد که مدعی شد 500هزار سال قدمت دارد خود جمجمه به جمجمه انسان و فک آن شبیه فک

 اوران گوتانها بود این کشف سر وصدای زیادی در انگلیس و سراسر اروپا براه انداخت ،

طبق معمول یک نام علمی برایش گذاشته شد ، لآنتراپوست و ...

یکی از دروغهایی که در جهت اثبات نظریه داروین در تاریخ این نظریه ثبت گردیده معروف است

به " آدم نبراسکا " ، در سال 1924 آقای هنری آزبرن مدیر تاریخ طبیعی نبراسکا اعلام کرد که